او لباس پوشید به انگلیسی
WebMay 23, 2024 · لیست همه لباس ها و پوشاک به انگلیسی. همونطوری که گفتیم لباس ها متفاوتن، اینجا اونهارو دسته بندی میکنیم و طبق اون یادشون میگیریم. انواع لباس ها. ۱- لباس و لوازم تزئینی. ۲- انواع کلاه. ۳- لباس کودک Webاکنون بیایید کلمات متداول و رایج مربوط به لباس به زبان فرانسوی را ببینیم. 10 لباس دوجنسیتی در فرانسه. Un haut – تاپ. Un bas – یا جوراب شلواری جوراب ساق بلند. Un T-shirt – تی شرت. Un maillot (de bain) – لباس حمام
او لباس پوشید به انگلیسی
Did you know?
Webمترادف ها. attire (فعل) اراستن، ارایش کردن، لباس پوشاندن. dress (فعل) لباس پوشاندن، پانسمان کردن، مزین کردن، لباس پوشیدن، ملبس کردن، جامه بتن کردن، درست کردن موی سر. Web2 days ago · طرح لباس رئالمادرید برای فصل ۲۴-۲۰۲۳ لو رفت. یک سایت ورزشی تصویری از لباس رئالمادرید برای فصل آینده منتشر کرده است. به گزارش خبرگزاری برنا؛ در حالی که هنوز فرصت زیادی تا انتهاب فصل جاری ...
Webمعنی “پوشیده (لباس)” به انگلیسی عبارت است از: clad. همانطور که می بینید چندین کلمه معادل انگلیسی “پوشیده (لباس)” است. برای اینکه متوجه شوید کدام یک از این کلمات معنای بهتری برای مقصد ترجمه شما ... Webو به گمان من مفهوم انگلیسی آن با درک فارسی این واژه بسیار متفاوت است، در انگلیسی این اصطلاح به کسی گفته میشود که ژیگول ماب باشد و لباس های نامتناسب با هم به تن کند! اما شاید بتوان به او گفت که تو ...
Webلباس پوشیدن به انگلیسی. در زبان انگلیسی کلمه ی clothes رایج ترین کلمه برای پوشاک است: She’s got some beautiful clothes. چند تا لباس زیبا خریده. در جمله ی بالا استعمال کلمه ی cloths به جای clothes نادرست است. Webلباس پوشیدن، جامه پوشاندن. dress (فعل) لباس پوشاندن، پانسمان کردن، مزین کردن، لباس پوشیدن، ملبس کردن، جامه بتن کردن، درست کردن موی سر.
Webwear · garment · vesture · dress · raiment · attire · costume · investiture · vestiary · suit · wardrobe · coverture · habiliment · clobber · vestment · investment · weed · gear · …
Webبه زبان انگلیسی. ترجمه های برتر (جامه ی زنان) طراحی لباس در فرهنگ لغت فارسی - انگلیسی عبارتند از: couture . ترجمه های درون متنی (جامه ی زنان) طراحی لباس حداقل دارای جملات ترجمه شده ۵۵ هستند. rocking chair for obese peopleWeb1 - لباس های من در جالباسی اتاق خواب است.. My clothes are in the closet in the bedroom. 2 - لباس های من در جالباسی اتاق خواب است.. My clothing is in the closet in the bedroom. کلمه clothes به معنای(لباس ها) همیشه به صورت جمع به کار می رود و شکل مفرد ندارد. other term for deathWebیحیی، لباس رزم پوشید; فنلاند به کارگروه برنامهریزی هستهای ناتو میپیوندد; نگاهی به برخی از جالبترین قابلیتهای چت جیپیتی other term for dedicatedWebمعادل ها در دیکشنری فارسی: کت و شلوار. 1.They won't let you into the restaurant without a suit and tie. 1. بدون کتشلوار و کراوات به شما اجازه ورود به آن رستوران نمیدهند. to wear a suit. کتشلوار پوشیدن. 1. All the businessmen were wearing ... other term for datuWebاصطلاحات رایج فوتبالی به زبان انگلیسی. افراد حاضر در بازی فوتبال. وظیفه افراد مختلف. بخشهایی از زمین فوتبال. اتفاقاتی که در یک بازی فوتبال رخ میدهد. افعال مورد استفاده در فوتبال. در فوتبال ... other term for dawnWebسریع (غذایت را) بخور و لباس بپوش. 2. Elle s'est habillée tard. 2. او دیر لباس پوشید. 3. Laissez-moi dix minutes pour m'habiller. 3. ده دقیقه به من وقت بدهید تا لباس بپوشم. other term for declineWeb".I went into the bedroom to change" (من به اتاق خواب رفتم تا لباس عوض کنم.) ".She changed into her swimsuit" (او لباس شنایش را پوشید.) ".You need to change out of those wet things" (تو باید آن لباسهای … rocking chair for sale in md